ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دختر گلم آیدا

مثل ساحل آرام باش تا مثل دریا بی قرارت باشند

ین بار می خواهم از تو بگویم از تو که در کرانه ی عالم،یگانه ای . از تو که به من عشق بخشیدی و آموختی دوست داشتن را . پروردگار من ! آنگاه که نام تو را بر زبان می آورم ،لحظه های غبار زندگیم آکنده می شود از شمیم خوش بودنت ! قلب بی تابم رنگ تو را می گیرد و وجودم سرشار از وجود توست . بی نیاز ترین ! آن هنگام که دست خواهشم را ملتمسانه به سویت دراز می کنم،خوب می دانم معبود من سخاوتمند تر از آن است که لطافت دست یاریگرش را از من دریغ کند . مهربانا ! آن زمان که می ستایمت و با تو سخن می گویم،حس غروری متواضعانه مرا به تو پیوند می زند .... پیوندی ناگسستنی تر از پیوند ماه و مهر . ...
15 آبان 1390

نه آنچنان عاشق باش که هيچ چيز را نبيني، نه آنقدر ببين که هرگز عاشق نشوي!

موج آبی چشمانت.. می کشاندم به سمت ژرفا آبی آبی هیچ چیزی جز آبی نیست من نو اموخته ام در دوست داشتن.. و قایقی ندارم اگر برای تو ارزشی دارم دستم را بگیر که من از سر تا به پا عاشقم من در زیر آب نفس می کشم غرق می شوم غرق غرق ...
15 آبان 1390

نه آنچنان عاشق باش که هيچ چيز را نبيني، نه آنقدر ببين که هرگز عاشق نشوي!

موج آبی چشمانت.. می کشاندم به سمت ژرفا آبی آبی هیچ چیزی جز آبی نیست من نو اموخته ام در دوست داشتن.. و قایقی ندارم اگر برای تو ارزشی دارم دستم را بگیر که من از سر تا به پا عاشقم من در زیر آب نفس می کشم غرق می شوم غرق غرق ...
15 آبان 1390

مهم نيست چند بار به زمين ميخوريد مهم اين است که چندبار بلند می شويد

سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو زندگی را در خود منعکس کن ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است ...
15 آبان 1390

مهم نيست چند بار به زمين ميخوريد مهم اين است که چندبار بلند می شويد

سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو زندگی را در خود منعکس کن ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است ...
15 آبان 1390

وقتی از شادی به هوا میپری مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه

گذشت زمان بر آن ها که منتظر می مانند بسیار کند، بر آن ها که می هراسند بسیار تند، بر آن ها که زانوی غم در بغل می گیرند بسیار طولانی، و بر آن ها که به سرخوشی می گذرانند بسیار کوتاه است. اما، برآن ها که عشق می ورزند، زمان را آغاز و پایانی نیست. ...
15 آبان 1390

وقتی از شادی به هوا میپری مواظب باش کسی زمین رو از زیر پاهات نکشه

گذشت زمان بر آن ها که منتظر می مانند بسیار کند، بر آن ها که می هراسند بسیار تند، بر آن ها که زانوی غم در بغل می گیرند بسیار طولانی، و بر آن ها که به سرخوشی می گذرانند بسیار کوتاه است. اما، برآن ها که عشق می ورزند، زمان را آغاز و پایانی نیست. ...
15 آبان 1390